فهرست مطالب
مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک
سال ششم شماره 3 (پیاپی 24، پاییز 1382)
- 56 صفحه،
- تاریخ انتشار: 1382/09/20
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 1-5مقدمه
پژوهش های انجام شده نشان می دهند کودکانی که دارای مفهوم نگهداری ذهنی هستند، توانایی بیش تری در بیان صفات دارند، از سوی دیگر بررسی مهارت های زبانی کودکان دارای نارسایی ذهنی حاکی از وجود مهارت های زبانی ضعیف تری در کودکان نشانگان داون است.
روش کاراین تحقیق به صورت مقطعی تحلیلی بود که در سال 1382 در مدارس استثنایی شهر سمنان انجام شد. روش انتخاب نمونه ها به صورت نمونه گیری منظم بود. ابتدا 38 دختر نشانگان داون یک زبانه و فاقد معلولیت حسی و حرکتی انتخاب شدند. سپس 37 دختر غیرنشانگان داون یک زبانه نارسایی ذهنی با علت نامشخص براساس تاریخ تولد، پایه تحصیلی، مردودی در پایه های قبلی، شغل و تحصیلات والدین به صورت همتا انتخاب شدند. بر روی این 75 آزمودنی، آزمون های عملیاتی انجام شد و کسانی که مفهوم نگهداری ذهنی را داشتند (25 دختر نشانگان داون و 25 دختر دارای نارسایی ذهنی غیرنشانگان داون) توسط آزمون ریون رنگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. موارد آموزش پذیر نیز در آزمون بیان صفات شرکت نمودند.
نتایجمقایسه عملکرد آزمودنی ها در آزمون بیان صفات حاکی از آن بود که: 1 - آزمودنی های نشانگان داون در بیان صفات تفضیلی عملکرد ضعیف تری داشتند اما در بیان صفات ساده و عالی بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت؛ 2 - سهولت بیانی در صفات ساده> صفات تفضیلی< صفات عالی و همچنین در صفات بزرگ-کوچک< بلند- کوتاه< کلفت– نازک< پهن و باریک بود؛ 3 - عده بسیار کمی از آزمودنی ها قادر به بیان صفات عالی بودند.
نتیجه گیریدختران نشانگان داون از مهارت های معناشناختی ضعیف تری نسبت به سایر دختران دارای نارسایی ذهنی برخوردارند.
کلیدواژگان: آزمون های عملیاتی، صفات، معناشناسی، نارسایی ذهنی، نشانگان داون، نگهداری ذهنی -
صفحات 6-16مقدمه
امروزه پیوند استخوان امری اجتناب ناپذیر است. در واقع اگرچه اتوگرافت از نقطه نظرات گوناگون بهترین انتخاب است اما وجود برخی شرایط مثل انجام دو عمل جراحی به طور همزمان روی یک فرد، محدود بودن اندازه، ابعاد و غیره سبب شده است تا متخصصین امر به جایگزین مناسب اتوگرافت یعنی آلوگرافت نیز بیاندیشند.
روش کارطی یک مطالعه تجربی 17 از سر خرگوش نیوزلندی به چهار گروه تقسیم شدند. گروه مولد قطعات پیوندی شامل یک سر خرگوش نر بود که از ژنتیکی با خرگوش های دیگر کاملا تفاوت داشت. گروه شم متشکل از 3 سر خرگوش بود که قطعات اتوگرافت مدور به قطر 4 میلی متر از استخوان تیبیای آن ها بدون انجام هرگونه عملیات خاص، بین پای چپ و راست آنها معاوضه و پیوند شد. در همین گروه در استخوان تیبیا سوراخی به قطر 4 میلی متر ایجاد شد تا احتمال پرشدگی خود به خود آن پس از 3 ماه مورد بررسی قرار گیرد. در گروه شاهد (3 خرگوش) قطعات استخوانی به قطر 4 میلی متر از تیبیای خرگوش ها پس از انجام عملیات آنتی ژن زدایی دوگانه (دمینرالیزاسیون و فریزدرای یا FD) مجددا به همان ناحیه برداشت قطعات پیوند زده شدند. در گروه آزمایش (10 سر خرگوش) تیبیای چپ آنها یک آلوگرافت کورتیکوکانسلوس (CTC) از منشا جمجمه (داخل غشایی) و تیبیای راست آنها نیز یک آلوگرافت از نوع CTC از منشا لگن (داخل غضروفی) دریافت نمودند و به مدت 3 ماه مورد پیگیری قرار گرفتند.
نتایجیافته های این پژوهش نشان دهنده آن بود که میزان موفقیت برای گرافت های داخل غشایی جمجمه ای، 80 درصد و برای گرافت های داخل غضروفی لگنی، 60 درصد بوده است. در گروه شم سرعت اتحاد ترمیم بسیار سریع بود (8 هفته). در گروه شاهد روند ترمیم تا هفته ششم پس از انجام پیوند از کندی مشخصی برخوردار بود که تا هفته دوازدهم جبران گردید. سوراخ های خالی در تیبیا گروه شم حتی پس از 3 ماه نیز ترمیم نگردیدند. همچنین احتمال گرفتن پیوند و سرعت روند ترمیم برای هر دو نوع پیوند اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد (P>0/05).
بحثاگرچه تعداد موارد موفقیت پیوند در گرافت های CTC از منشا داخل غشایی بیش تر از موارد CTC از منشا داخل غضروفی بوده است، اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. بررسی نتایج میکروسکوپی نیز حاکی از آن بود که استفاده از قطعات استخوانی داخل غشایی از سرعت بهتری در روند ترمیم و اتحاد برخوردار است.
کلیدواژگان: پیونداستخوان، آنتی ژن زدایی، اتوکرافت، الوگرافت، خرگوش -
صفحات 17-21مقدمه
ترمیم نقایص عمیق ناحیه پاشنه و قوزک پا همواره از موضوعات بحث برانگیز جراحی پلاستیک بوده است. پاشنه پا از جمله مناطقی است که تحمل کننده وزن بدن می باشد و وجود حس برای آن حایز اهمیت است. با توجه به اینکه فلپ جزیره ای سورال با پایه انتهایی امروزه به عنوان یکی از درمان های موثر برای ترمیم این مشکلات مطرح است؛ لذا در این مطالعه به بررسی پیدایش حس در فلپ های سورال با پایه انتهایی پوشاننده نقص های این نواحی پرداخته شد.
روش کاراین بررسی به روش سری-موردی بر روی 14 بیمار که تحت عمل جراحی با فلپ سورال با پایه انتهایی قرار گرفته بودند انجام پذیرفت. در این بیماران پیدایش حس درد، حرارت، لمس سطحی و تشخیص تمایز دو نقطه در ناحیه فلپ مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن با یافته های پای سالم طرف مقابل مقایسه گردید.
نتایجتعداد 11 مورد (9 نفر مرد و 2 نفر زن) از 14 بیمار وارد مطالعه شدند. تعداد 7 بیمار در اثر تصادف با موتور سیکلت دچار آسیب شده بودند. در 10 نفر (91 درصد) تشخیص تمایز دو نقطه در ناحیه فلپ به طور متوسط معادل 2/13 میلی متر بود که در مقایسه با پای سالم تفاوتی نداشت.
نتیجه گیریپوشاندن نقص های 1/3 انتهایی ساق پا و پاشنه و قوزک پا با فلپ جزیره ای سورال آسان و با عوارض اندک محل دهنده و نیز با حفظ عروق مهم پا می باشند و خاصه این که حس دار شدن که عامل مهمی در مناطق تحمل کننده وزن است که در این فلپ انجام می شود.
کلیدواژگان: فلپ سورال با پایه انتهایی، تشخیص تمایز دو نقطه، لمس سطحی -
صفحات 22-27مقدمه
«تهوع» و «استفراغ» از جمله شکایات شایع در دوران بارداری هستند اما در خصوص درمان این مشکلات توافق عمومی وجود ندارد. امروزه باتوجه به عوارض ایجاد شده توسط این حالت ها برای مادر و عدم پذیرش مناسب درمان های دارویی، توجه پزشکان به سوی مداخلات غیردارویی از جمله طب فشاری معطوف شده است. در این مطالعه به بررسی کارایی روش طب فشاری در درمان تهوع و استفراغ بارداری پرداخته شد.
روش کاراین مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی بود که طی آن 120 خانم باردار با شکایات تهوع و استفراغ که به درمانگاه های پره ناتال و مطب های خصوصی شهر اراک مراجعه کرده و به کلینیک درد علوی ارجاع شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد با تکمیل پرسشنامه به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند (به صورت یک درمیان فرم 1 یا 2 درباره بیماران تکمیل شد). در گروه مورد، دست بند طب فشاری در محل مناسب و در گروه شاهد، دست بند در محل نامناسب به مدت 90 دقیقه بسته شد. این خانم ها طی 3 مرحله پیاپی به فاصله 24 ساعت پیگیری شدند و پاسخ به درمان در آنها مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایجدر این بررسی میزان تهوع و استفراغ در گروه مورد به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد کاهش داشت، به نحوی که پس از پایان مراحل مطالعه، میزان بهبود علایم در گروه مورد بیش از شش برابر گروه شاهد بود. در طی مطالعه هیچ عارضه جانبی خاصی در افراد تحت مطالعه مشاهده نگردید.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه حاکی از این بود که طب فشاری روشی مناسب و بی خطر در درمان تهوع و استفراغ دوران بارداری می باشد.
کلیدواژگان: طب فشاری، تهوع، استفراغ، بارداری -
صفحات 28-35مقدمه
دیابت وابسته به انسولین (IDDM) یا دیابت نوع یک، یک بیماری خود ایمنی مختص به عضو است که در آن سلول های سازنده انسولین تخریب می شوند. علت این بیماری مشخص نیست. عوامل محیطی و ژنتیکی در مستعد کردن فرد به دیابت نقش دارند. بین بروز برخی از آنتی ژن های سیستم سازگار نسجی (HLA) و دیابت ارتباط وجود دارد. گزارشاتی نیز مطرح است که بین بروز IDDM و ویژگی های خطوط پوستی دست (درماتوگلیفیک) به نوعی ارتباط وجود دارد. به هر حال این فرضیه مطرح است که بین آنتی ژن های سیستم سازگار نسجی و خصوصیات درماتوگلیفیک در این بیماران ارتباط وجود داشته باشد و با استفاده از این دو خصوصیت بتوان خطر ابتلا به دیابت را مشخص نمود.
روش کاردر این مطالعه فراوانی برخی از آنتی ژن های HLA (با روش میکرولنفوسیتوتوکسی) و ویژگی های خطوط دستی 30 بیمار مبتلا به IDDM و 30 فرد شاهد که از نظر جنس و خصوصیت جغرافیایی (نژاد) با گروه بیمار مشابه بودند مورد مطالعه قرار گرفتند.
نتایجیافته های این پژوهش نشان داد که درصد فروانی آلل های A2، DR3 و HLA-DQ2 در گروه بیماران در مقایسه با افراد کنترل بیش تر است. همچنین بررسی های خطوط پوستی در دو گروه نشان داد خط شماری ab در زنان و مردان دیابتی نسبت به گروه کنترل کاهش نشان می دهد. براساس منحنی مشخصه عملی گیرنده نقطه مثبت شدن خطوط ab برای دست راست، 34/7 و برای دست چپ، 32/25 به دست آمد.
نتیجه گیریهرچند در این مطالعه ارتباط معنی داری بین دو روش مشاهده نشد اما با توجه به این که ژن های کد کننده آنتی ژن های HLA و ژن های تعیین کننده ویژگی های خطوط دستی مجزا می باشند، تعیین آنتی ژن های HLA و درماتوگلیفیک ابزار مناسبی جهت تعیین خطر نسبی ابتلا به دیابت خواهد بود. درهر صورت این اولین مطالعه ای است که در خصوص ارتباط این دو دسته ژن در تعیین استعداد ابتلا به بیماری انجام می شود. پیشنهاد می شود مطالعات بیش تری درخصوص روشن شدن ارتباط این دو ویژگی (HLA و درماتوگلیفیک) در مستعد کردن فرد به بیماری های خود ایمن صورت گیرد.
کلیدواژگان: دیابت وابسته به انسولین، آنتی ژن های سیستم سازگارنسجی، درماتوگلیفیک -
صفحات 36-39مقدمه
بسیاری از بیماران به دلایل مختلف از جمله بیماری های ایسکمیک قلبی، ریوی یا مغزی کاندید مناسبی برای بیهوشی عمومی در جراحی های اندام فوقانی نمی باشند. یکی از روش های بیهوشی جهت انجام عمل جراحی در این بیماران، استفاده از شیوه بیحسی ناحیه ای داخل وریدی می باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثرات اضافه کردن پانکرونیوم و فنتانیل به لیدوکایین در بیحسی ناحیه ای داخل وریدی بود.
روش کاراین مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی یک سو کور بود که جهت بررسی طول و شدت اثر بلوک حسی و حرکتی با استفاده از افزودن ماده شل کننده پانکرونیوم و ماده مخدر فنتانیل به لیدوکایین صورت پذیرفت. این بررسی روی 46 بیمار کاندید اعمال جراحی دست انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول به منظور انجام بلوک از 38 سی سی لیدوکایین 0/5 درصد به همراه 2 سی سی آب مقطر استفاده شد (گروه کنترل). در گروه دوم علاوه بر 38 سی سی لیدوکایین 0/5 درصد، از 50 میکروگرم فنتانیل و 0/5 میلی گرم پانکرونیوم جهت بلوک استفاده شد (گروه آزمایش). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی و نرم افزار SPSS 10 انجام پذیرفت.
نتایجیافته های این پژوهش نشان داد که میانگین زمان شروع بلوک حسی و زمان شروع بلوک حرکتی در گروه آزمایش به طور معنی داری سریع تر از گروه کنترل بود. همچنین میانگین زمان خاتمه بی دردی و زمان خاتمه بلوک حرکتی در گروه شاهد به طور معنی داری کم تر از گروه آزمایش بود.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصله از این مطالعه می توان چنین بیان نمود که اضافه کردن فنتانیل و پانکرونیوم موجب بهتر شدن بلوک حسی و بلوک حرکتی می شود و شلی بهتر عضلات را برای انجام عمل جراحی فراهم می نماید.
کلیدواژگان: بی حسی ناحیه ای داخل وریدی، پانکرونیوم، فنتانیل، لیدوکائین -
صفحات 40-44مقدمه
یکی از شکایات بیمار پس از اعمال جراحی، درد می باشد. جهت تسکین درد از داروهای مختلفی از جمله داروهای ضد التهابی غیراستروییدی (NSAID) و داروهای مخدر استفاده می گردد. در مورد کاربرد داروهای (NSAID) در تسکین درد گزارش های متفاوتی ارایه شده است. این مطالعه جهت ارزیابی اثرات ضد درد شیاف ایندومتاسین ودیکلوفناک سدیم با پتیدین تزریقی در تسکین درد بعد از عمل جراحی فتق مغبنی طراحی شد.
روش کارپژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی یک سوکور بود. این بررسی روی 55 بیمار 17 تا 60 ساله متعاقب عمل جراحی فتق مغبنی یک طرفه انجام پذیرفت. طی این پژوهش بیماران مورد مطالعه به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه ایندومتاسین (17 نفر)، هر 8 ساعت یک عدد شیاف 100 میلی گرمی استفاده شد. در گروه دیکلوفناک سدیم (18 نفر)، هر 8 ساعت یک شیاف 100 میلی گرمی مورد استفاده قرار گرفت. در گروه پتیدین (20 نفر)، که به عنوان گروه شاهد مطالعه در نظر گرفته شده بودند، هر 8 ساعت نیم میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آمپول پتیدین به صورت عضلانی تزریق شد. سپس به مدت 24 ساعت شدت درد بیماران با نمودار مقیاس بصری هر 2 ساعت اندازه گیری شده میانگین شدت درد در طول 24 ساعت در فواصل زمانی هر 6 ساعت بین سه گروه مقایسه گردید.
نتایجمیانگین و انحراف معیار شدت درد در کل 24 ساعت بعد از عمل در گروه ایندومتاسین معادل 23±12، در گروه پتیدین معادل 31±9 و در گروه دیکلوفناک سدیم معادل 27±12 ساعت محاسبه گردید. بین میانگین شدت درد در سه گروه مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که شیاف های ایندومتاسین و دیکلوفناک سدیم می توانند داروهای مناسبی جهت جایگزینی پتیدین تزریقی در فواصل زمانی 6 ساعته در طول 24 ساعت اول بعد از عمل جراحی فتق مغبنی باشند.
کلیدواژگان: پتیدین عضلانی، ایندومتاسین، دیکلوفناک سدیم، درد بعد از عمل، فتق مغبنی -
صفحات 45-49
پویمز یک بیماری سیستمیک نادر می باشد. نشانگان پویمز معمولا همراه میلوم متعدد و تغییرات پوستی است و تاکنون دو مورد از آن در ایران گزارش شده است.
موردبیمار مرد 53 ساله ای بود که قبلا به علت عفونت های مکرر ریوی بیمارستان بستری شده بود. وی همچنین سابقه پرکاری تیرویید و درمان با ید در دو سال قبل از آخرین بستری را داشت. این بیمار در آخرین مراجعه به بیمارستان به علت درد کمر بستری شد. جهت بررسی علت دردکمر، آسپیراسیون مغز استخوان انجام شد که حاکی از میلوم متعدد بود. در سی تی اسکن شکم نیز اسپلنومگالی وجود داشت که مجموع این علایم سیستمیک تشخیص میلوم متعدد و نشانگان پویمز را مطرح می ساخت.
نتیجه گیریدر این مطالعه یک مورد نشانگان پویمز با هیپرتیروییدی معرفی می شود.
کلیدواژگان: میلوم متعدد، پوئمز
-
Pages 1-5Introduction
Previous studies indicated that children, who acquired conversation concept, produce adjectives better than other mental retarded. Other studies showed that Down syndrome children have lower linguistic abilities than other mental retarded children. The main goal of this research was to study the effects of Down syndrome on production of semantic skills. Materials and'
MethodsThis analytic cross-sectional study was conducted on girls who studied in exceptional primary schools of Semnan city. Samples were chosen systenlaticaly. At first, 38 Down syndrome girls, who were monolingual and with no sign of sensory and motor deficits, were selected. Then, 37 mental retarded girls (non-Down syndrome), that mental retardation had no specific ethiology, were matched on date of birth, educational level, failuer in previous classes, parent's job and education. These 75 pupils participated in operative tests and those who were able to comprehend the concept of conversation were examined by Raven Colourd Progressive Matrices. At final stage, 30 educable girls were participated in production test.
ResultsOur findings showed that: 1. The production of nominal and superlative adjectives were equivalent between two groups, but Down syndromes had lower ability in production of comparatives; 2. The simplisity of adjectives were as fallow: nominal> comparative> superlative, and big-small> tall-short> thick-thief> wide-narrow. 3. There were few samples able to produce superlatives.
ConclusionThis investigation revealed that girls suffering from Down syndrome have lower ability on production of semantic skills.
Keywords: Conservative Concept, Down Syndrome, Mental Retardation, Operative Tests -
Pages 6-16Introduction
At present, bone graft is unavoidable. In fact although among the all probable bone grafts, the autograft is the best choice, but because of some situations like two coincidence surgery upon one individual, size limitation of autografts (its impossible to get a big piece of graft from patient) increasing the bloodshed contingency, infection etc, made specialist to think about the possible substitution the allograft.
Materials and MethodsSeventeen Newzealandian rabbits were divided into four groups. The graft generator group consisted of one rabbit which was genetically different from other groups. The sham group composed of three rabbits which round autografts about 4 mm in diameter from their tibia were exchanged between rights and left tibias. These grafts were not deantigenized and a 4 mm vacant hole was created to see if it will repair spontaneously within three months. The control group consisted of three rabbits received a round 4 mm tibial autografts which double deantigenization process were done over them. The test group composed of 10 rabbits, received corticocancellous (intramembranous) allografts in left tibia and corticocancellous (endocondral). Allograft in right tibia all grafts were bearing the double deantigenization process.
ResultsThe rate of prosperity for CCl grafts was 80% and for CCE grafts was 60%.In sham group, healing process was extremely fast (in eight weeks). In control group, healing process was done slower until six weeks but after 12 weeks it was compensated. The vacant holes were not repaired even after three months. Statistically, there was a meaningless difference between the rates of prosperity in both groups of grafts.
ConclusionAccording to statistical assays, although the prosperous numbers of CCl were more than CCE grafts but this difference was meaningless. In the basis of histological assessments if the velocity of healing process is important, the CCI grafts are recommended
Keywords: Allograft, Autograft, Bone Graft, Deantigenization, Rabbit -
Pages 17-21Introduction
Reconstruction of defects in heel and malleoli with exposed bone has always been a challenge. Heel is a weight bearing region which needs sensation. Distally-based sural island flap is one of the options available for these kinds of defects. Here, in this study we have paid special attention to how these flaps become sensate.
Materials and MethodsThis case-series study carried out on 14 patients who reffered to 15 Khordad Hospital, Tehran, from 2000 to 2003 and their defects had been covered with distally based sural island flap. Appearance of pain, temperature, light touch and two - point discrimination evaluated in flap region and compared with the contralateral site.
ResultsFrom 14 patients with this flap; 11 subjects (9 males and 2 females) entered into the study. Seven subjects had been injured during motorcycle accident. In 10 patients (91%), two-point discrimination in flap region was.13.2 mm, which was the same as the other side.
ConclusionCovering the defects in heel, malleoli and distal third of leg with sural island flap is technically easy and with minimal donor site morbidity. Major vessels in the lower extremities are spared and this flap can be used in weight bearing areas with relatively good sensation.
Keywords: Distally-Based Sural, Island Flap, Light Touch, Two-Point Discrimination -
Pages 22-27Introduction
Nausea and vomiting are among the prevalent complaints in pregnancy, but there is a controversy about their treatments. At present, because of the problems caused by these complaints for mothers and incompatibility with drug treatments physicians prefer to use non-drug interventions such as acupressure. In this study, we evaluated the effectiveness of acuptessure in treatment of nausea and vomiting in pregnancy.
Materials and MethodsThis was a randomised clinical trial study. 120 pregnant women with nausea and vomiting complaints that submitted in prenatal clinics and referred to Alavi pain clinic in Arak were investingated. After filling out of questionnaires, the participants were alternatively divided into case and control groups. In case and groups, wrist band (for 90 minutes) was fastened in appropriate and non-appropriate sites, respectively. The subjects were followed up at 24 hours in 3 times visit and their responses to treatment were evaluated.
ResultsThe incidence of nausea and vomiting in the case group was significantly lower than control group. The rate of improvement of patient symptoms in the case group was six times higher than control group. No serious side-effect was observed in studied population.
ConclusionOur findings indicated that acupressure is a safe and appropriate method used for treatment of nausea and vomiting in pregnancy.
Keywords: Acupressure, Nausea, Pregnancy, Vomiting -
Pages 28-35Introduction
Insulin-dependent diabetes mellitus (IDDM) or type 1 diabetes is an organ-specific autoimmune disease that caused by destruction of insulin-producing beta cells of the pancreas. Etiology of this disease is still unknown. It is seen that genetic and environmental factors play an important role for susceptibility to develop type 1 diabetes. The relationship between HLA associated factors and susceptibility to IDDM disease, was reported by several investigators. Also, some studies show that dermatoglyphics is associated with type 1 diabetes. However, it is maybe there is an association between HLA and dermatoglyphics inpatients'with type 1 diabetes and these characteristics could be applied for diagnosis of disease.
Materials and MethodsIn this study, the prevalence of HLA (with using standard microlymphocytotoxicity method) and dermatoglyphics determined in 30 Iranian patients with IDDM and 30 normal healthy controls with similar ethnic background and the same geographical area.
ResultsA significantly higher frequency of HLA-DQ, A2, DR3 and DQ2 were found in IDDM cases compared to the controls. The results obtain from dermatoglyphics showed that line ab was reduced in male and female type 1 diabetes. The reciever operating chractristics curve showed that the positive point for lines ab in right and left hands were 34.7 and 35.25, respectively.
DiscussionThere is no association between HLA and dermatoglyphics. With considering of genes encoding of HLA separated from genes determining dermatoglyphics, HLA typing and dermatoglyphics seem to be interesting tools for genetic studies related to type 1 diabetes. Further studies are recommended in order to provide more insight into the susceptibility to this disorder.
-
Pages 36-39Introduction
Many patients because of ischemic heart diseases, cerbral or pulmonary diseases are not appropriate candidates for general anesthesia in upper limb surgeries. Intravenous regional anesthesia (IVRA) is one of the anesthetic procedures for these patients. The aim of this study was to compare the effects of adding Pancronium and Fentanly to Lidocaine during IVRA.
Materials and MethodsIn a single-blind clinical trial investigation, 46 patients-who were candidated for hand surgeries-were studied. The subjects were randomly classified into two groups. The first group who used 38 cc Lidocaine 0.5% and 2 cc sterile water (control group) and the second group who used 38 cc Lidocaine 0.5% besides 50 mgr Fentanyl and 0.5 mgr Pancronium (trial group) for sensory and motor blacking. Data analysis was performed by t-test through SPPS 10 software.
ResultsThe average time for storing of sensory and motor block in trial group was significantly faster than control group. Additionaly, the average time for starting of sensory and motor block in control group was significantly lower than trial group.
ConclusionThis study revealed that adding of Fentanyl and Pancronium causes better motor and sensory block and provide better relaxation for muscles during surgery.
Keywords: Fentanyl, Intravenous Regional, Anesthesia, Liodocaine, Pancronium -
Pages 40-44Introduction
Pain is one of the main complaints of many postoperative patients. Narcotic and NSAID drugs are used to control postoperative pain. Recent studies suggest different results of pain relief by NSAID group. We compared analgesic effects of intramucular Pethedine to Didofenac Sodium and Indomethacin suppositories due to inguinal hernioplasty.
Materials and MethodsThis study was a clinical trial study over 55 patients of 17-60 years old who underWent unilateral inguinal hernioplasty. These patients divided into 3 groups. The first group included 17 patients who received 100 mg Indomethacin suppository every 8 hours to relief postoperative pain. The second group of 18 patients who received 100 mg Diclofenac Sodium suppository every 8 hours and the third group induded 20 patients who received 0.5 mg/kg body weight Pethedine intramuscularly every 8 hours. The first dose of each drug started 2 hours after termination of operation. Tue sevrity of pain was checked by visual analogue scale method every 2 hours for 24 hours. Mean pain severity recoded and compared in 6 hours intervals.
ResultsThe averages of pain severity in the first 24 hours were 23±12 for Indomethacin, 31±9 for Pthedine and 27±12 hours for Diclofenac Sodium groups. There was no significant difference in whole 24 hours.
ConclusionWe concluded that Indomethacin and Diclofenac Sodium suppositories are good substitutes for intramuscular Pethedine to relief postoperation pain during the first postoperation day.
-
Pages 45-49Introduction
POEMS is a rare systemic disease. This syndrome is usually associated with multiple mylom and skin changes. By now, it has been reported two cases of this disease in Iran.
CaseThe patient was a 53 years old male who had history of hospitalization for recurrent pulmonary infections. Additionally, he had history of hyperthyroidism and idoide treatment. In the last presentation, he was hospitalized because of low back pain. Bone marrow aspiration findings showed that the cause of low back pain is multiple mylom. In abdominal computed tomagraphy, splenomegaly was cleared that all of these systemic findings are representatives of multiple mylom and POEMS syndrome.
ConclusionIn this study a POEMS syndrome patient that suffering from hyperthyroidism was introduced.
Keywords: Mylom Multiple, Poems, Hyperthyroidism